پارا سلسوس پزشک ، کیمیا گر ، گیاه شناس و ستاره شناس سوییسی،آلمانی در دوره
رنسانس بود.پاراسلسوس به معنی فرا سلسوس میباشد. سلسوس نام یک طبیب برجسته رومی بوده که پاراسلسوس خود را از او برتر میدانست.
وی نخستین کسی بود که علائم بیماری سفلیس را درست تشریح کرد. همچنین نشان داد که بیماری کارگران معادن بر اثر استشمام بخارهای سنگ فلزاتی است که با آنها سروکار دارند و نه (بر اساس عقیده رایج) ارواحی که در کوهها پنهان شدهاند.
پاراسلسوس در زمینه مسائل ماورالطبیعی و ارتباط با ارواح ذیعلاقه بودهاست. ومطالعه زندگی وی نشان میدهد که با مسائل عرفانی و متافیزیک مرتبط بوده تا حدی که برخی وی را پدیدآورنده اصلی فرقه روزی کروسیان (انجمن اخوت صلیب و گل رز) میدانند.
آن که هیچ نمی داند، به چیزی عشق نمی ورزد. آن که از عهده ی هیچ کاری برنمی آید، هیچ نمی فهمد. آن که هیچ نمی فهمد، بی ارزش است. اما آن که می فهمد، بی گمان عشق می ورزد، مشاهده می کند، می بیند . . . هر چه بیشتر دانش آدمی در چیزی ذاتی باشد، عشق بدان بزرگتر است . . . هر که فکر کند همه ی میوه ها در همان وقت می رسند که توت فرنگی، از انگور چیزی نمی داند.
متن ترجمهی شدهی سخنان شما را در بارهی خودم و سینمای ایران خواندم و بسیار متاسف شدم. من آشنایی زیادی با سینمای ایران نداشتم. قبلا نامهایی مانند امیر نادری، داریوش مهرجویی، عباس کیارستمی، رخشان بنیاعتماد… و تنی چند را شنیده بودم و موفق به دیدن برخی از آثار سینمایی ایشان شده بودم اما افتخار آشنایی با شما را نداشتم حرفهای شما مرا واداشت تا در مورد سینمای ایران بیشتر تحقیق کنم و این به قول شما حکایت همان عدوی ست که سبب خیر میشود. در تحقیق من از سینمای ایران با نام میرزا ابراهیمخان صحافباشی آشنا شدم که جهانگردی روشنفکر بود و نخستین پرزکتور را به ایران آورد و اولین سینما را در ایران تاسیس کرد. او سفرنامهیی دارد. در مقالهیی خواندم که در سفرنامهاش ماجراهای مختلفی از لندن آن سالها، اواخر قرن نوزدم، نقل میکند و از جمله مینویسد:« (نقل به مفهوم) دو ثلث زنان لندن فاحشهاند و یک ثلث دیگر هم چنیناند اما نمود ندارند.» احتمالا به این دلیل او زنان قرن نوزدهمی لندن را فاحشه میدانسته است که با مردان دست میدادهاند، لبخند میزندند و گاه بدون کلاه و روسری در معابر عمومی دیده میشدند و از نظر او اینکارها را فقط زنان فاحشه انجام میداند.(شرح حال خواندنی میرزا ایراهیم خان صحافباشی ) به هر روی اینگونه که پیداست امروز نیز بعد از صد و اندی سال شما هم ملاکتان برای فاحشه خواندن و هرزه نامیدن دیگران همین «آزاد بودن» است و من خوشحال هستم که شما مرا با این تعبیر و تفسیر «هرزه» مینامید و اگر سینمای ایران را «فاحشهخانه» میخوانید درواقع دارید از این سینما تعریف میکنید و اگر بخواهیم حرف شما را برگردانیم به سخن دنیای پیشرفته «فاحشهخانه» میشود «خانهی آزادیخواهان» و من قبول دارم برخی از زنان سینمای ایران زنان آزاده و آزادیخواهی هستند که در منظر شما «هرزه» دیده میشوند.
بدون شک یکی از زیباترین کارهای داریوش " سرود آفرینش " از آلبوم " گل بیتا " با تنظیم بی نظیر آندرانیک عزیز. امیدوارم از شنیدنش لذت ببرین.
به دنبال کدامین قصه و افسانه میگردی
در این بیغوله رد پایی از یاران نمییابیدریاچه ارومیه در شمال غربی ایران واقع شدهاست. این دریاچه طبق آخرین تقسیمات کشوری، بین دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی تقسیم شده.
دریاچهٔ ارومیه، بزرگترین دریاچهٔ داخلی ایران و دومین دریاچهٔ آبشور دنیا است. آب این دریاچه بسیار شور بوده و عمدتاً از رودخانههای زرینه رود، سیمینه رود،گادر،باراندوز،شهر چای،نازلو و زولا تغذیه میشود.
حوضه آبریز دریاچه ارومیه، ۵۱٬۸۷۶ کیلومتر مربع است که پیرامون ۳٪ مساحت کل کشور ایران را دربر میگیرد. این حوضه با داشتن دشتهایی مانند دشت تبریز، ارومیه، مراغه، مهاباد، میاندواب، نقده، سلماس، پیرانشهر، آذرشهر و اشنویه یکی از کانونهای ارزشمند فعالیت کشاورزی و دامداری در ایران بهشمار میرود.
دریاچه ارومیه بزرگترین آبگیر دایمی آسیای غربی است که در شمال غرب فلات ایران قرار گرفتهاست.پارک ملی دریاچه ارومیه پس از مرداب انزلی،از جالبترین و نغزترین زیستگاههای طبیعی جانوران در ایران بهشمار میرود.
در حال حاضر ۲۷ گونه پستاندار، ۲۱۲ گونه پرنده،۴۱ گونه خزنده، ۷ گونه دوزیست و ۲۶ گونه ماهی،حیات وحش این دریاچه را تشکیل دادهاند.
آب دریاچهٔ ارومیه بسیار شور و میزان نمک محلول در آن دو برابر اقیانوسها است. به این دلیل، هیچ ماهی و نرم تنی به جز گونههایی از سخت پوستان در آن زندگی نمیکنند و آب آن هیچوقت یخ نمیزند. شناکنندگان نیز میتوانند بر روی آب آن شناور بمانند.
آب دریاچهٔ ارومیه از دستهٔ آبهای کلروره سدیک میباشد و گل دریاچهٔ ارومیه خمیری سیاهرنگ و جزو گلهای کلروره است که دارای خاصیت درمانی برای بیماریهایی چون رماتیسم و آرتروز و بیماریهای زنانهاست.
دریاچهٔ ارومیه دارای ۱۰۲ جزیرهاست که همهٔ آنها از سوی سازمان یونسکو به عنوان اندوختهٔ طبیعی جهان به ثبت رسیدهاند. جزیرهٔ اِشک، زیستگاه پرندگان زیبای کوچک، از جمله مرغ آتش و تنجه و همچنین تعدادی گوزن زرد ایرانی و گوسفند وحشی (قوچ و میش) به آن انتقال داده شدهاند.
متاسفانه این دریاچه در خطر خشک شدن کامل قراردارد و طی ۱۳ سال گذشته ۶ متر کاهش سطح داشتهاست. اختصاص ۹۰٪ منابع آبی منطقه به بخش کشاورزی، تبخیر زیاد در پی گرم شدن هوا و برداشت غیرمجاز از آبهای زیرزمینی در پی حفر چاه از دلایل خشک شدن این دریاچه میباشند.
کارشناسان ابراز داشتهاند در صورت خشک شدن این دریاچه هوای معتدل منطقه تبدیل به هوای گرمسیری با بادهای نمکی خواهد شد و زیست محیط منطقه را تغییر خواهد داد.
در اعتراض به خشک شدن دریاچه در فروردین سال ۱۳۹۰ اعتراضی صورت گرفت.در مرداد ماه سال ۱۳۹۰ مجلس شورای اسلامی با دو فوریت طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه موافقت نکرد و این امر به احتمال زیاد به بحرانی تر شدن اوضاع دریاچه دامن خواهد زد. علاوه بر این پیش بینی میشود در صورت خشک شدن احتمالی دریاچه شاهد بارش باران نمک در بسیاری از استان های همجوار باشیم و در ادامه این امر منجر به آواره شدن ۱۳ میلیون نفر خواهد شد.
در یادداشت قبلی موضوع دریاچه آرال رو گذاشتم ،چون فکر میکنم،که همون اتفاق داره برای دریاچه ارومیه میوفته و چقدر جای تاسف و نگرانی داره که اجازه بدیم این اتفاق این بار در ایران بیفته و به آسیب های اجتماعی،اقتصادی،زیستی و... منجر بشه.
امیدوارم تا دیر نشده کاری واسه نجات و حفظ دریاچه ارومیه صورت بگیره.